کلن... همینجوری...
اینجور که بوش میاد ما تا دوم سوم مارچ باید همچنان در حال مهمونیبازی باشیم! خونهای که گرفتیم خیلی خونهی خوبیه، اما نیاز به یه سری تعمیرات داره که منیجر ساختمون گفت هرچیش رو بخواین براتون درست میکنم، ولی خب باید آخر ماه مستاجر الان بره، بعدش هم یکی دو روز کار داره خونه.
فقط خوبیش اینه که ماه فوریه 28 روز بیشتر نیست... اقلن یه کم زمان مونده به آخر ماه کمتر میشه!
تقریبن همهی وسایل خونه رو خریدیم و تو خریدشون هم خیلی شانس آوردیم و به حراجهای خوبی خوردیم! مثلن از فروشگاه MOE'S یه مبل L چرم اصل خریدیم که قیمت اصلش 4000 دلار بود و با تخفیف شده بود 1400 دلار... جالبتر اینکه پای صندوق معلوم شد قیمتش در واقع 1800 دلاره، اما چون ما با اون قیمت دیده بودیم، همونو بهمون دادن. تازه کوسنهای 40-30 دلاری فروشگاه هم حراج شده بود دونهای 5 دلار! البته 3 تاش رو به ما روی مبل مجانی داد، اما خودمون هم چند تا دیگه برداشتیم!
یه سری از وسایل رو هم، مثل میز تلویزیون و تخت و Head Boardـش، با تستر و اتو و جاروبرقی و سرویس قابلمه، به واسطهی دوستمون از Future Shop گرفتیم که قیمتش برامون خیلی مناسب دراومد. تلویزیونمون رو هم از توی همون Clearanceهای Future Shop با تقریبن یک سوم قیمت اصلش خریدیم!
اما چیزی که برای من خریدش خیلی سخته لوازم آشپزخونهست! آخه من موندم مگه یه آبکش استیل چیه که 70 دلار؟!! دیگه خیلی بخواد منصفانه قیمت بده، 30 دلار! من که دیگه کمکم تصمیم گرفتم کلن برنج آبکش درست نکنم و با کته خوردن سر کنیم! :دی
سرویس چاقویی که سرش به تنش بیارزه 500 دلار! (خوبه این یه قلمو با خودم آوردم!) از اینا که باهاش سیر له میکنن، 15 دلار! (اینو هم تو سایت آیکیا دیدم داره 5 دلار) کلن طرف Kitchen Utensils نمیشه رفت! حالا گفتم به عنوان آخرین تیر ترکش یه سر هم برم یکی از این دلار استورها، اگر اونجا هم جنس با کیفیت همین قیمتا باشه دیگه باید دلو زد به دریا و خرید!
یه کار دیگه هم که کردم اینه که فرمهای Direct Deposit رو از سایت اداره مالیات گرفتم تا وقتی رفتیم خونهی خودمون پرش کنم و ببرم دفترشون تحویل بدم. البته پست هم میشه کرد، ولی اینجوری سریعتره. خوبیش اینه که میتونی شماره حسابت رو بدی و هر 3 ماه یه بار مستقیم پول رو بریزن به حسابت و نیاز به پست کردن چک و نقد کردن و این دنگ و فنگاش نیست.
دیگه باقیش همون کارای روزمرهست... سعی میکنم اگر باز هم خبری شد که فکر کردم ممکنه براتون مفید باشه اینجا بنویسم :)
هجرت از سرزمین مادری شاید بزرگترین و سختترین تصمیمی باشه که یه نفر میتونه بگیره... من و همسرم به امید آرامش و آیندهای بهتر این تصمیم رو گرفتیم و امروز که رفتنمون قطعی شده، بیش از پیش از راهی که رفتیم مطمئن هستیم.